کاربرد وسایل سمعی و بصری در روابط عمومی
تعریف وسایل دیداری- شنیداری:
- وسایل دیداری- شنیداری یا سمعی- بصری، به آثار دارای هر دوی عناصر شنیداری و دیداری اشاره دارد که میتواند به تهیه و تولید این گونه آثار، یا ابزاری که برای ارایه این گونه آثار به کار میرود، نیز اشاره داشته باشد. تجهیزات دیداری- شنیداری فرایندهای مورد استفاده در تلویزیون، فیلمها، ویدیوها و چندرسانهایها (بازیها، اینترنت، و غیره) را شامل میشود.
- منابع دیداری و شنیداری، اسناد غیرمکتوب شامل مواد سمعی و بصری هستند که قسمت عمده ای از زندگی و فرهنگ ما را تشکیل می دهد. (کتابخانه ملی ایران)
- اثری است که همزمان برای گوش و چشم گیرایی داشته باشد و شامل رشته ای از تصاویر مرتبط و صدای همراه آن است که بر روی ماده مناسب ضبط شده باشد.
- مواد ضبط شده دیداری با یا بدون حاشیه صوتی صرفنظر از مبنای فیزیکی آنها و شیوه ضبط مورد استفاده مانند فیلم ها، فیلم استریپ ها، میکروفیلم ها، اسلایدها، نوارهای مغناطیسی، ویدئو گرام ها، صفحات لیزری، خواندنی به شیوه نوری و... .
- همچنین در فرهنگ اصطلاحات تخصصی قانون حق پدید آور و حقوق جانبی آن از سازمان جهانی مالکیت معنوی، اثر دیداری-شنیداری چنین تعریف شده است:
وسایل دیداری- شنیداری حوزههای مختلفی را شامل میشود:
- حوزههای مرتبط با صنعت (سازندگان تجهیزات صدا و تصویر، بازار فیلم و تلویزیون، و غیره)
- حوزههای سازمانی (مراجع تنظیمی و نظارتی، مدیریت و ادارهٔ تولید، بایگانی و مستندسازی، و غیره)
- حوزههای آموزشی (آموزش از طریق فیلم و تلویزیون، کارآموزی، و غیره)
- حوزه های فرهنگی (هنرهای خلاق، انتقادی، جشنها، و غیره).
همچنین یک پرزنتیشن (ارایه) حرفهای نیز میتواند با یک دستگاه نمایش، پرتوافکن (پروژکتور) و یک برنامه مثل پاورپوینت پخش شود.
· تاریخچه وسایل دیداری- شنیداری:
تاریخچهٔ دیداری-شنیداری با تاریخ سینما، صدا و تلویزیون میپیوندد. به نظر میرسد که اولین تعریف عبارت این بوده باشد: «هر چیزی که کتاب نباشد، حتی واقعبینانهتر، هر سندی که به ماشین خواندن نیاز داشته باشد.» برای کتابداران، مواد دیداری-شنیداری، رسانههای ضبطشده و پخش صدا و تصویر ایستا یا پویا است. آنها با اختراع گرامافون توسط توماس ادیسون در سدهٔ ۱۹ میلادی به ظهور رسیدند. منابع دیداری و شنیداری پدیده ای جدید و عامل به کارگیری ارتباطات و تکنولوژی بوده و این منابع از سده ی 19 میلادی به کار گرفته شده اند و در سده ی 20 با سرعت چشم گیر و رشدی فزاینده راه خود را در همه ی عرصه های زندگی بشر باز کرده اند.
امروزه یک اثر دیداری- شنیداری بر پایهٔ محتوایش (برنامه تلویزیونی، مستند، ویدیو، غیره) یا بر پایهٔ قواعد جاری یک کشور (مثلاً سازمانی که مسئولیت تعریف این آثار را داشته باشد) تعریف میشود. منابع دیداری-شنیداری میتوانند به عنوان منبعی برای تاریخنگاران باشند.
· روش های تهیه منابع دیداری و شنیداری
روش های اصلی تهیه منابع دیداری و شنیداری و مواد مربوط به آن عبارتند از: خرید، اهداء، مبادله، امانت، و امانت یا اهداء به موجب قانون که از آن به عنوان واسپاری یاد شده است.
1) خرید: خرید منابع دیداری و شنیداری به دلیل گران بودن منابع و مشکل حفاظت و نگهداری آن ها کاری بسیار دقیق و وقت گیر است.
2) اهدا: یکی دیگر از روش های گرد آوری مواد دیداری و شنیداری اهداء است. اهدا کنندگان می توانند شامل افراد حقیقی، سازمان ها، سفارتخانه ها و نظایر آن ها باشند. این امر به خصوص در مورد مجمو عه های فیلم صادق است. اغلب افرادی هستند که دست به گردآوری مجموعه ای از فیلم ها می زنند ولی چون توانایی ذخیره و نگهداری آن ها را ندارند پس از مدتی ترجیح می دهند مجموعه خود را به یکی از آرشیو ها واگذار کنند. گاه پیش می آید که اهداء کننده حق مالکیت کامل( یعنی مالکیت مادی و معنوی اثر) را ندارد و این امر ممکن است در آینده برای آرشیو مشکل آفرین باشد.
3) مبادله: یکی دیگر از راه های متداول به منظور غنی سازی مجموعه آرشیو های منابع دیداری و شنیداری مبادله با سایر آرشیوهاست. از این رو تهیه و انتشار فهرست منابع آرشیو و توزیع آن میان سایر آرشیو ها چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی می تواند در این مورد کمک شایان توجهی به آرشیو ها بنماید. از راه مبادله آرشیو ها می توانند کمبود های خود را به خصوص در مورد شاهکارهای هنری و آثار کلاسیک جبران نمایند. در واقع مبادله عامل مهم برقراری ارتباط و همکاری همه جانبه در میان آرشیو های جهانی به شمار می رود.
4) امانت: در بعضی موارد آرشیو ها و مراکز وابسته به مواد دیداری و شنیداری بر حسب شرایط و نیز عدم دسترسی به منبع خاصی به طور مثال فیلم یا صفحه ای را برای مدتی از آرشیو یا مرکزی مشابه خود به امانت می گیرند. این امر به خصوص در زمان برگزاری فستیوال یا نمایشگاه در مورد کشوری خاص یا موضوعی معین بیشتر مشاهده می شود. مسئله مهم در این نوع همکاری ها کیفیت حفظ و نگهداری منابع از طرف آرشیو اصلی و باز پس دادن آن مواد می باشد.
5) واسپاری: بسیاری از دولت ها با تهیه و تصویب قوانین خاص کلیه تولید کنندگان منابع دیداری- شنیداری و نوشتاری را موظف کرده اند که حداقل یک نسخه از آثار خود را به آرشیو های ملی آن کشور اهدا نمایند.
رسانه های سمعی- بصری:
· طبقه بندی انواع رسانهها:
1- رسانه های نوشتاری: مانند روزنامه، مجله، بروشور، بولتن و آلبوم
2- رسانه های شنیداری: مانند رادیو، ضبط صوت، تِرَک صوتی و گرامافون
3- رسانه های دیداری ثابت: مانند عکس، پوستر، اسلاید
4- رسانه های دیداری متحرک: مانند تلویزیون، DVD، VCD، سینما، ویدئو پروژکتور
5- چند رسانه ایها: مانند اینترنت،کامپیوتر و نرمافزارها
· انواع رسانه های دیداری ثابت:
1- ثابت غیرانعکاسی : مانند عکس و پوستر
2- ثابت انعکاسی : مانند اسلاید
3- تابلوهای نمایشی : تابلو پارچهای و مغناطیسی
· اصول انتخاب رسانهها به ترتیب اولویت:
1- محتوی و ویژگیهای پیام
2- خصوصیات گروه مخاطب
3- شرایط فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی
4- میزان جذابیت رسانه
5- ارزان بودن و در دسترس همگان بودن
· عناصر و فنون (کیفیات) بصری:
در یک معنای کلی عمل دیدن واکنش طبیعی و خود به خود است که عضو بینایی در مقابل انعکاس نور از خود نشان می دهد و انسان به طور طبیعی رنگ، شکل ، جهت، بافت ، بعد و حرکت چیزها را به وسیله پیام های بصری دریافت می کند. در هنر و نزد هنرمندان دیدن می تواند فراتر از یک عکس العمل طبیعی تعبیر شود. در نگاه هنرمند جهان به صورت عمیق تر ادراک و تعبیر می شود. او علاوه بر دیدن اشیاء به روابط و تناسبات آن ها با یکدیگر به دقت توجه می کند. همین توجه و نگاه موشکافانه به جهان و پدیده ها به نحوی در آثار او جلوه گر می شود که گویی هیچ کس دیگر قبلاً آن ها را آن گونه ندیده است.
برای شناخت بهتر رسانههای نوشتاری مثل بروشور، کتاب و مجله و نیز کاربرد وسایل سعمی بصری و تحلیل آن، ابتدا باید عناصر و فنون (کیفیات) بصری را که در حقیقت پایه و اصول کلیه هنرهای تجسمی است، بشناسیم.
عناصر و کیفیت نیروهای بصری در هنرهای تجسمی به دو بخش کلی تقسیم می شوند:
1- بخشی که با آنها به طور فیزیکی و ملموس سر و کار داریم و آنها را «اجزا/ عناصر بصری» می نامیم. مانند : نقطه، خط، سطح، رنگ، شکل، بافت، اندازه و تیرگی – روشنی و... .
2- کیفیات (فنون) خاص بصری که بیشتر حاصل تجربه و ممارست هنرمند در به کار بردن عناصر بصری می باشند مانند : تعادل، تناسب، هماهنگی و کنتراست که به نیروهای بصری یک اثر تجسمی استحکام می بخشند.
· عناصر بصری:
عناصر بصری عبارتند از:
1- نقطه
2- خط
3- شکل
4- جهت
5- رنگمایه
6- رنگ
7- بافت
8- مقیاس
9- حجم (سه بعدی)
10- حرکت
11- زمینه (کادر)
اکنون به تعریف و تشریح هر یک از عناصر بصری می پردازیم.
· نقطه:
ساده ترین و تجزیه ناپذیرترین عنصر در ارتباط بصری است. به عبارت دیگر، نقطه عبارت است از کوچکترین جزء عناصر بصری که دارای انرژی فوقالعادهای است و قابلیت جذب بیننده را دارد.
نکات مهم درباره نقطه به عنوان یک عنصر بصری:
- طبیعی ترین و معمولی ترین شکل برای نقطه، گرد بودن آن است.
- اگر مایعی به صورت قطره چکیده شود شکلی تقریبا گرد به خود می گیرد و به نقطه تبدیل می شود.
- نقطه چه به صورت طبیعی و چه مصنوع دست انسان، چشم را شدیدا به سوی خود جلب می کند.
- دونقطه وسیله ای مفید برای اندازه گیری در محیط یا تهیه نقشه بصری از یک چیز است.
- هر چه اندازه گیری پیچیده تر باشد، تعداد نقاط بیشتری به کار گرفته می شود.
موقعیت های مختلف نقطه
· خط:
اگر نقطه ها آن قدر به یکدیگر نزدیک شوند که نتوان آنها را از هم تشخیص داد احساس دارا بودن امتداد در آنها تقویت می گردد و زنجیره نقاط عنصر بصری جدیدی به نام خط را تشکیل می دهد. بنابراین خط از کنارهم قرارگرفتن نقاط بدست میآید. به تعبیر دیگر، خط، نقطه در حال حرکت یا تاریخ حرکت نقطه است.
در هنرهای بصری خط به خاطر ماهیت خاص خود، دارای توان و انرژی بسیار است. خط ساکن و ایستا نیست و همیشه پر تحرک است.
کاربردهای خط:
- خط وسیله ای است برای نشان دادن صورت هایی که هنوز در دنیای واقعیت وجود ندارد و فقط در خیال انسان است.
- خط، مبهم نیست و حدود تصویر را تعیین می کند و دارای جهت و هدف است.
- خط می تواند حساب شده و فنی به کار گرفته شود که نظیر آن در نقشه های دقیق فنی برای ساختن اشیا و نقشه های معماری به کار گرفته می شود.
- خط وسیله ای برای دستگاه علایم مانند نوشتن، نگارش، نقشه کشی، علایم برق، موسیقی و... .
- خط در هنر مهمترین عنصر طراحی است.
- در طبیعت خط به صورت خالص به ندرت دیده می شود اما در محیط زیست اطراف مان به وفور یافت می شود مانند سیم های برق یا تلگراف. خطوط راه آهن
- از خط، برای نشان دادن سایه روشن های مختلف و کنار یکدیگر بودن چند رنگمایه (تونالیته) در یک طرح استفاده می شود.
انواع خط و تاثیرات بصری آن:
خطوط به سه دسته تقسیم میشوند و حالتهای روانی مختلفی دارد که عبارتند از:
الف – خطوط مستقیم : غالباً کم انرژی و یکنواخت هستند مثل خطوط افقی و خطوط عمودی
ب- خطوط شکسته : پرانرژیترین خطوط هستند چون برای بیننده مشخص نیست که نقطه انتهایی آن کجاست.
ج- خطوط منحنی : این خطوط احساس آرامش و ایجاد لذت در مخاطب به وجود میآورد و معمولاً به آن الگوی S میگویند.
· شکل:
خط، شاخص شکل است و پچیدگی های یک تصویر در هنر به وسیله آن بیان می شود. اشکال اصلی در هنرهای بصری عبارتند از:
- مربع: مربع نماد صلابت، استحکام و سکون است. این شکل، مظهر قدرت زمین و مادی و در عین حال از زیباترین اشکال هندسی است. مربع نماد حالت بی حرکتی، صداقت و صراحت است.
- مثلث متساوی الاضلاع: مثلث به واسطه زوایای تندی که دارد سطحی مهاجم و شکلی ستیزنده به نظر می رسد که همواره در حال تحول و پویایی است. بر اساس ترکیب هایی از مثلث می توان ترکیب های ساختاری بسیاری به وجود آورد. استفاده از مثلث و شبکه های مثلثی یک اصل ساختاری در طبیعت و در معماری به شمار می رود. مثلث نماد فعالیت، جدال و انقباض است.
- دایره: دایره شکل کاملی است که حرکت جاودانه و مداومی را نشان می دهد. همچنین دایره نماد بی انتهایی، گرما و محفوظ بودن، نرمی، لطافت، سیالیت، تکرار، درون گرایی، آرامش روحانی و آسمانی، پاکی و صمیمیت به شمار می آید.
تمام اشکال اصلی، مسطح، ساده و ابتدایی هستند و می توان به سادگی آنها را ترسیم کرد یا به زبان تعریف کرد. با ترکیب انواع این سه شکل می توان تصویر کلیه شکل های موجود در طبیعت یا در ذهن بشر را ساخت.
· جهت:
هر یک از شکل های اصلی دارای سه جهت اصلی یا معنای خاص خودش است: مربع جهت افقی و عمودی، مثلث جهت مایل و دایره جهت دَوَرانی دارد:
- جهت افقی- عمودی برای حفظ تعادل و حرکت در یک تصویر یا پیام بصری است.
- جهت مایل با مفهوم تعادل، رابطه عکس دارد. مایل یعنی فقدان تعادل. این جهت بی ثبات ترین و پرتحرک ترین نیروی جهت دار بصری است و در تصاویر وجود چنین جهتی بیش از همه چشم را به خود جلب می کند. معنا و حالت آن ناآرام و تهدیدکننده است.
- جهت دورانی دارای حالت محاط کنندگی، تکرار و گرماست.
· رنگ:
رنگ را می توان به دو معنای عمده بررسی کرد:
الف) رنگ به عنوان ماده ای که با آن چیزی را رنگ آمیزی می کنند. در این معنی رنگ معمولاً از مخلوط رنگدانه های بسیار ریز و موادی که اصطلاحاً به آن ها بست (انواع زرین، صمغ، آب و روغن که مخلوط آن ها با رنگدانه ها، رنگ را برای استفاده آماده می کنند) می گویند، ساخته می شود.
ب) رنگ به عنوان پدیده ای که در چگونگی دیدن و درک آن سه عامل دخالت دارند:
1. نور به عنوان منبع فرآیند رنگ که بدون آن رنگ اشیا دیده نمی شود.
2. ساختار مولکولی اشیا که باعث می شود همه یا بخشی از نور تابیده شده به آن ها منعکس شود و در نتیجه به رنگِ همان بخش از طیف نور که از اشیا به چشم منعکس می شود، دیده شوند.
3. چشم انسان که نور بازتاب یافته از سطح اشیا را در یک فرآیند پیچیده به وسیله سلول های نوری شبکیه تشخیص می دهد. توضیح آنکه در شبکیه دو دسته سلول نوری وجود دارد. یک دسته سلول های استوانه ای که تیرگی و روشنی را تشخیص می دهند و دسته دیگر سلول های مخروطی که رنگ ها را تشخیص می دهند.
تقسیم بندی انواع رنگ ها:
- رنگ های اصلی (درجه اول): منظور از رنگ های اصلی یا درجه اول رنگ هایی است که معمولاً از ترکیب هیچ کدام از رنگ های دیگر حاصل نمی شوند، بلکه سایر رنگ ها از ترکیب آنها با یکدیگر به وجود می آیند. رنگ های اصلی در صورتی که در خالص ترین حالت خود باشند و هیچ گرایشی به رنگ های دیگر در آن ها دیده نشود، وقتی با یکدیگر مخلوط شوند، خاکستری بسیار تیره ای را به وجود می آورند.
- رنگ های فرعی (درجه دوم/ ثانوی): هر رنگ درجه دوم معمولاً از مخلوط کردن دو رنگ اصلی ساخته می شود.
- رنگ های درجه سوم: این رنگ ها از مخلوط کردن رنگ های اصلی با رنگ های درجه دوم ساخته می شوند.
- رنگ های اصلی (اولیه/ درجه اول) عبارتند از: قرمز، زرد و آبی
- رنگ های فرعی (ثانویه/ درجه دوم) عبارتند از: نارنجی (حدفاصل قرمز و زرد)، بنفش (حدفاصل قرمز و آبی)، سبز (حدفاصل زرد و آبی)
- رنگ های درجه سوم عبارتند از: زرد نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز بنفش، بنفش آبی، سبز آبی، سبز زرد. به این ترتیب با اضافه کردن این شش رنگ به سه رنگ اصلی و سه رنگ درجه دوم، چرخه دوازده تایی رنگ ها کامل خواهد شد.
رنگ های سرد و گرم: رنگها در طبیعت به دو صورت رنگ های سرد و رنگ های گرم تقسیم میشوند:
الف – رنگهای گرم : قرمز / زرد / نارنجی
ب- رنگهای سرد : آبی/ سبز/ بنفش
رنگ های گرم فضا را بزرگ تر، وزن را سنگینتر و زمان را طولانیتر نشان میدهد برعکس رنگ های سرد فضا را دوردست، کوچکتر و زمان را کوتاه تر و وزن را سبک تر نشان میدهد.
رنگ های خنثی:
البته تقسیم بندی دیگری نیز از رنگ های خنثی نام برده است که رنگ های سیاه، سفید و خاکستری را شامل می شود.
روان شناسی رنگ ها:
- رنگ قرمز: سمبل خشونت، تحرک و تذکر، خطر، هشدار و اشتیاق میباشد.
- رنگ زرد : نشانه اندیشه، هوش، نشاط، درخشندگی، امید و آرزو میباشد.
- رنگ آبی : آرامش، اعتماد، عفت، اتحاد و حساسیت میباشد.
- رنگ سبز : نشانه رشد و نمو، قدرت، صلح و آبادانی، اراده، امید به آینده میباشد.
- رنگ سفید : نشانه صلح و شادمانی، ایمان و رستگاری، صداقت و پاکی میباشد.
- رنگ مشکی : نشانه غم و نیستی، ابهام، ترس و وحشت، سوگواری و پایان حرکت میباشد.
- رنگ خاکستری : نشانه خنثی بودن، حدفاصل بین مرگ و زندگی است اغلب افرادی که این رنگ را میپسندند هیچگاه قدرت تصمیمگیری مهم را در زندگی ندارند.
· رنگمایه یا تونالیته:
رنگمایه یا تونالیته به معنای میزان شدت تاریکی یا روشنایی چیزهایی است که می بینیم. توانایی دیدن به علت وجود نسبی نور است. در طبیعت، بین نور و تاریکی مطلق هزاران درجه وجود دارد که این درجات را اصطلاحا میزان تونالیته یا میزان رنگمایه می نامند. بر خلاف طبیعت که در آن تعداددرجات رنگمایه بسیار زیاد است در هنرهای گرافیک یا عکاسی این درجات بی نهایت محدودند و معمولا از 13 درجه یا گام تجاوز نمی کند.
· بافت:
به طور کلی سطح و رویه هر شی و هر شکلی دارای ظاهر خاصی است که به آن بافت گفته می شود. درک کردن بافت هم از طریق لمس کردن و هم توسط احساس بصری میسر است. به تعبیر دیگر، بافت عنصر بصری است که بسیاری از اوقات به عنوان بدل برای ارضای حس لامسه ایجاد می شود و ما می توانیم بافت یک پدیده را با دیدن تنها یا لمس کردن تنها یا تلفیق این دو بازشناسیم و ارزش آن را دریابیم. ممکن است بافت فقط کیفیت بصری داشته باشد و فاقد کیفی ملموس باشد مانند بافت بصری حاصل از چیده شدن حروف و کلمات کنار یکدیگر یا بافت شرنجی قابل مشاهده روی کاغذ شطرنجی یا یک نقاشی.
زمانی با یک بافت حقیقی روبرو هستیم که هم دارای کیفیت لامسه ای باشد و هم واجد کیفیت بصری و هر یک به تنهایی حاوی نوعی خبر حسی منحصر به فرد باشند که در عین حال با یکدیگر متناسب هستند اما لازم و ملزوم به یکدیگر نیستند و هر یک را می توان به تنهایی دریافت زیرا لمس کردن و دیدن دو تجربه مستقل از همدیگر هستند. جمله: «لطفا دست نزنید» به دلیل این است که پس از دیدن یک بافت میل داریم آن را لمس کنیم تا به وجود آن اطمینان حاصل کنیم.
انواع بافت:
1- بافت های تصویری: اشکال و اشیای طبیعت به صورت واقع نما
2- بافت های ترسیمی: تراکم و تکرار خطوط یا لکه های تیروه روشن
روش های ایجاد بافت:
با استفاده از روش های گوناگون می توان بافت های بصری مختلفی ایجاد کرد. برخی از این روش ها عبارتند از : 1- ترسیم و تکرار انواع شکل ، خطوط، نقاط و یا نقش مایه های خاص
2- با استفاده از پاشیدن و مالیدن مواد رنگین و مرکب روی سطوح گوناگون و یا به کمک انواع قلم ها و کاردک ها و یا ابزارهای دیگر
3- با استفاده از بافت سطوح طبیعی مواد مختلف که به روی آنها مرکب و رنگ مالیده می شود و سپس برگرداندن آنها به روش چاپ و مهر زدن به روی انواع کاغذ و مقوا
4- خراشیدن و تراشیدن و کنده گری سطوحی که مواد رنگین یا مرکب بر روی آنها مالیده شده است.
چوب، فلزف شیشه، پارچه ، سنگ و سایر مواد طبیعی و مصنوعی نیز بافت های طبیعی آماده ای را ایجاد می کنند و گاه به طور مستقیم در یک اثر به کار برده می شوند.
مقیاس:
همه عناصر بصری می توانند تاثیر یکدیگر را تعدیل کنند و تغییر دهند و مهم ترین عامل این جریان اِشِل یا مقیاس است. در این رابطه، اندازه شکل ها نسبت به یکدیگر را مقیاس گویند. کوچکی و بزرگی اشکال یا عناصر بصری، در مقایسه با سایر عناصر و اشکال مشخص می شود.
مقیاس را می توان به جز از راه اندازه نسبی شکل ها، از راه اندازه آنها نسبت به کادر یا زمینه ای که قرار گرفته اند نیز تغییر داد.
کاربردهای مقیاس:
- در ترسیم نقشه ساختمان ها، جاده ها و غیره از مقیاس استفاده می شود.
- کره جغرافیایی مقیاس بسیار کوچکی از کره زمین است.
- یکی از مهم ترین عواملی که در تعیین مقیاس دخیل است، اندازه های بدن انسان است که در ساخت اشیای مورد استفاده انسان، همیشه اندازه متوسط یک انسان درنظر گرفته می شود.
· بعد سوم:
نشان دادن بعد سوم در بسیاری از آثار بصری متکی بر ایجاد نوعی خطای باصره است که نه تنها با لمس کردن در محیط احساس می کنیم بلکه ساختمان چشم ما طوری است که می تواند اشیا را سه بعدی ببیند. بهترین شیوه القای بعد سوم، فن پرسپکتیو و همراه با آن فنون دیگری مانند سایه زدن است که بر مبنای نحوه توزیع نور و سایه قرار گرفته است. بنابراین تکنیک یا فن سایه روشن از موثرترین شیوه ها برای بعد سوم است.
به اجسامی که دارای سه بعد : طول، عرض و ارتفاع یا عمق باشند، حجم گفته می شود. معمولاً همه ی اشیای مادی در طبیعت دارای حجم هستند. کره ، مکعب و هرم را نیز می توان به عنوان اجسام هندسی پایه نام برد.
حجم، عنصر اصلی کار مجسمه سازان است. نمایش حجم در فضا و روابط متقابل آن با فضای پیرامونش اصل مهم مجسمه سازی است. این روابط در نقش برجسته سازی که از یک سو با نقاشی و از سوی دیگر با معماری در ارتباط است اهمیتی به سزا دارد.
نقش برجسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیا به صورت کم و بیش برآمده از سطح به نمایش درآمده باشند. در مجموع نقش برجسته حالتی بینابینی میان نقاشی و مجسمه سازی دارد.
· حرکت:
حرکت به معنای تغییر و جابه جایی در مکان و در زمان است. عنصر بصری حرکت همانند بعد سوم و بافت بصری، بیشتر به صورت ضمنی و کاذب در صفحه دو بعدی طراحی می شود و در واقع صورت حقیقی ندارد و با این وصف یکی از مهم ترین تجربیات بصری انسان محسوب می شود.
شاید حرکت واقعی فقط در فیلم، تلویزیون و به طور کلی پدیده های بصری که جزء یا اجزایی از آنها متحرک است، دیده شود مانند مکانیسم در و پنجره. اما با استفاده از فنون و تکنیک های بصری می توان پاره ای خصوصیات بصری را به طور کاذب ایجاد کرد مانند ترسیم یا نقاشی جزییات بسیار ریز روی سطح این توهم را به وجود می آورد که صفحه کاغذ دارای آن بافت است. حرکت تصاویر در فیلم نیز واقعی نیست و نوعی خطای باصره است و به علت طرز کار خاص چشم و سلسله اعصاب بینایی است که اصطلاحا تداوم در رویت نامیده می شود. این تصاویر متحرک در حقیقتیک رشته تصاویر ثابت است که هر کدام اندکی با یکدیگر تفاوت دارد.
گاه ممکن است به علت ریتم و آهنگ موجود در یک کمپوزسیون یا ترکیب بندی حالت حرکت را به آن نسبت دهند.
· زمینه (کادر):
در یک ترکیب وجود زمینه برای ایجاد ارتباط بصری میان عناصر و معنی دار شدن شکل ها الزامی است. وحدت بخشیدن به عناصر بصری بدون وجود زمینه که به صورت کادر یا فضای کلی اثر نیز می تواند تصور شود، امکان پذیر نیست. بدون وجود زمینه شکلی وجود نخواهد داشت و فضای مثبت و منفی پیدا نخواهد کرد. بنابراین با وجود زمینه وجود کادر نیز الزامی ست. ترکیب و سامان بخشی به عناصر بصری در ارتباط با شکل کادر انجام می شود. علاوه بر کادر که ساختار اصلی در ارتباط با آن شکل می گیرد، وجود سه عامل زیر در به وجود آوردن یک ترکیب موفق بصری الزامی است:
1- وجود تعادل بصری 2- وجود تناسب و هماهنگی میان عناصر مختلف یک ترکیب 3- وجود رابطه هماهنگ اجزا با کل و با موضوع اثر از انواع ترکیب می توان به طور کلی به دو نوع ترکیب قرینه و غیر قرینه اشاره کرد.
· فنون بصری:
فنون و کیفیات خاص بصری، بیشتر حاصل تجربه و ممارست هنرمند در به کار بردن عناصر بصری می باشند مانند : تعادل، تناسب، هماهنگی و کنتراست که به نیروهای بصری یک اثر تجسمی استحکام می بخشند.
در وهله نخست باید دانست مهم ترین گام در حل یک مسئله بصری، ترکیب بندی یا کمپوزسیون است. برخی از مهم ترین تعابیر موجود در خصوص فنون بصری عبارتند از:
1- ترکیب: در واقع ترکیب عاملی است که با سامان بخشیدن مؤثر به چگونگی چیدمان و نظم عناصر بصری در یک فضا و کادر مشخص بر اساس ذهنیت هنرمند و روابط تجسمی ، سبب می شود تا مخاطبان اثر بتوانند به طرز مؤثری با آن ارتباط برقرار کنند. در یک ترکیب موفق اجرا از کل قابل تفکیک نیستند. زیرا یک اثر وحدت یافته معنایی فراتر و کلی تر از اجزای خود دارد. ایجاد یک ترکیب موفق هم در جلب توجه مخاطب و بیننده مؤثر است و هم در رساندن پیام بصری مورد نظر هنرمند به مخاطب.
2- تعادل: مهمترین عامل فیزیکی و فیزیولوژی موثر بر حواس بشر، نیاز به حفظ تعادل است. اثر هنری بدون تعادل و هماهنگی میان اجزایش، اثری ناقص خواهد بود که قادر به ارائه مطلوب پیام مورد نظر هنرمند نخواهد بود.
انواع تعادل:
- متقارن
- غیر متقارن
3- توازن: هر گاه در یک اثر تجسمی انرژی بصری اجزای آن با یکدیگر و نسبت به کل اثر متعادل باشند. آن اثر دارای ترکیبی متوازن خواهد بود. اگر چه ممکن است اجزای آن نسبت به یکدیگر قرینه نباشند در واقع توازن بیان کننده روابط متعادل عناصر بصری در یک ترکیب غیرمتقارن است. شکل زیر مسئله توازن میان اجزای یک اثر را به صورت ساده ای نمایش می دهد:
4- کنتراست: به معنای تضاد، تباین و کشمکش متقابل میان عناصر و کیفیت بصری است. کنتراست ارتباط منطقی و در عین حال متضادی را میان اجزا و عناصر مختلف یک ترکیب و یا یک اثر هنری بیان می کند.
بهره گرفتن از کنتراست در آثار هنری باعث جلوه بیشتر معنی، گویاتر شدن حالت، قوی تر نشان دادن احساس و در نتیجه انتقال مفاهیم و پیام ها به شکلی مؤثرتر و عمیق تر است. در حالی که عدم بهره گیری از کنتراست در کیفیات و عناصر تأثیر گذار معمولاً باعث یکنواختی ، ملال و ناپایداری در تأثیرگذاری و عدم جذابیت اثر می شود.
در هنر تجسمی تباین یا همان کنتراست بیانگر کیفیتی حسی ناشی از عملکرد متقابل دو یا چند خصوصیت متضاد عناصر بصری است. این تباین ها را می توان از نظر اندازه، جهت، حالت ، رنگ ، تیرگی ، روشنی و بافت شکل ها و یا از نظر فضای پر و فضای خالی ، حجم مثبت و حجم منفی، فرورفتگی و برجستگی، شکل و زمینه مورد بررسی قرار داد.
انواع کنتراست:
1- تضاد در رنگ
2- تضاد در اندازه
3- تضاد در محتوا
4- تضاد در بافت
· انواع رسانه های دیداری و شنیداری:
بعد از آشنایی با عناصر و فنون بصری به معرفی و کاربرد انواع رسانه های نوشتاری، دیداری و شنیداری می پردازیم.
رسانه های نوشتاری:
آن دسته از رسانه های همگانی که برای پخش و انتشار خبر ، اطلاعات، آگاهی ها و ایجاد ارتباط میان مردم و انتقال ارزش ها از زبان و بیان مکتوب استفاده می کنند رسانه های نوشتاری هستند. که در عین حال دارای امتیازات و امکاناتی هستند محدودیت هائی را نیز شامل می شوند.
ویژگی ها :
- رسانه نوشتاری ویژه نخبگان است. بدلیل آنکه مخاطب آن باید سواد داشته باشند.
- رسانه های نوشتاری در مقایسه با رادیو و تلویزیون از ابزار و امکانات قابل دسترسی تر برای تولید و انتشار خبر استفاده می کنند. و در نتیجه هر پیام می تواند به شیوه های گوناگون چاپ و در تیراژ بالا منتشر شود. لذا تنوع مطبوعات همواره بیشتر از تنوع دیگر انواع رسانه است اما برای ایجاد سیستم و دستگاه فرستنده و گیرنده رادیو و تلویزیون امکانات فنی متعدد و نسبتاً پیچیده ای مورد نیاز است که هزینه های هنگفت را در بر دارند.
- در اکثر جوامع موارد قانونی و سیاسی متعددی در راه ایجاد و تاسیس رادیو و تلویزیون وجود دارد لذا در عمل رسانه نوشتاری بیشتر از دو رسانه دیگر نقش مردمی کسب می کند و در شکل و محتوا تنوع بیشتری نسبت به سایر رسانه ها دارد.
- ویژگی مکتوب بودن رسانه های نوشتاری آنها را بعنوان سند جلوه گر می کند و به مخاطبان فرصت انتخاب می دهد و آنان را در زمان محدود نمی کند.
محدودیت رسانه های نوشتاری:
- در رسانه های نوشتاری چون مطبوعات و نشریات، خبرها همواره به طور کامل انتشار نمی یابد و این امر به دلیل کمبود وقت و نیز صفحه های محدود و معدود است. هر چند که برخی از مطبوعات بالاترین صفحات را دارا باشند. اگر می خواهید مطلب مهمی حتماً به چاپ برسد سعی کنید آنرا در ابتدای خبر بخش میانی آن ذکر کنید چون احتمال حذف بخش پایانی بسیار زیاد است.
- رسانه های نوشتاری و مطبوعات از مشکل زمانی رنج می برند. این رسانه ها عمر کوتاهی دارند که به 24 ساعت هم نمی رسد و از سوی دیگر مدت زمان لازم برای تولید یک روزنامه از 5 تا 8 ساعت متغیر است. به همین دلیل امکان بهره گیری از تمام رویدادها را ندارند.
- محدودیت مکانی یعنی مشکل توزیع همزمان در همه نقاط یک کشور یا حتی یک شهر بزرگ نیز شامل آنها می شود.
- در پیام های نوشتاری باید در نظر داشت که زیاده روی در حجم مطلب نوشتاری و تعداد صفحات و توضیحات مفصل فنی، خسته کننده است و باید از آن پرهیز شود.
انواع نوشته ها و رسانه های نوشتاری مورد نیاز در روابط عمومی:
1- مراجع (کتاب های مرجع): داشتن یک کتابخانه مرجع برای یک نویسنده امری ضروری است. مراجع اصلی که در رایانه های شخصی و یا برنامه های نرم افزاری وجود دارد جوابگوی بسیاری از سوالات شما درباره چگونگی بکارگیری واژه ها ، دستور زبان و شیوه نگارش متن است. بهترین کتاب مرجع برای یک نویسنده جدیدترین واژه نامه می باشد. به این منظور می توانید از مراجعی چون Britanika – Babylon– wikipedia می توان استفاده کرد.
2- کتاب نگارش: یک نویسنده باید در کتابخانه مرجع خود دو نوع کتاب نگارش داشته باشد. یکی برای منابع کلی و دیگری درباره شیوه های خاص نگارش کتاب های مختلف. تمامی نویسندگان اغلب درباره مسائلی همچون نقطه گذاری، تطابق فعل و فاعل یا استفاده از افعال معلوم و مجهول به اشتباه می افتد. لذا داشتن کتاب نگارش یا مجموعه رسم الخط در مجموعه روابط عمومی ضروری است.
3- اطلس ها: اطلس جهانی منبع جدید و مهم برای یافتن تلفظ صحیح اماکن و بدست آوردن آماری دقیق درباره ملل مختلف بشمار می آید. یک اطلس خوب باید حاوی تعداد بسیاری از نقشه های باشد. اطلس در واقع دایره المعارفی توصیفی شامل اطلاعات جغرافیائی و جمعیت شناسی که توسط نقشه های رنگی و جدول های قیاسی نمایش داده شده است. نویسندگان روابط عمومی که برای شرکت های چند ملیتی کار می کنند استفاده از یک اطلس جدید را امری اجتناب ناپذیر می شمارد.
4- راهنمای رسانه ای: اگر کار شما فرستادن مقاله های خبری برای رسانه هاست باید فهرستی از اسامی ناشرین و نشانی های آنها را داشته باشید. داشتن فهرست خبرگذاریها، روزنامه ها، شبکه های خبری و ایمیل و شماره تلفن خبرنگار حوزه مربوطه شما از دیگر ضروریات است.
5- مجلات تخصصی: مسئله مهمی که باید نویسندگان حرفه ای آن را بخاطر بسپارند این است که آنان باید پیشرفت های مربوط به رشته و فن خود در تماس بوده و با یادگیری شیوه های جدید بتوانند نویسندگی، نحوه تولید و نشر خبرهای روابط عمومی را انتقال دهند.
6- خبرنامه های چاپی: یکی از ابزارهای چاپی مهم در روابط عمومی ها برای انتقال مهم ترین اخبار و اقدامات سازمان است که معمولا در قطع های کوچک تر از روزنامه ها و نشریات کثیر الانتشار یا تخصصی در صفحات محدود منتشر و اخبار داخلی در آن منعکس می شود. ارسال خبرنامه ها برای سایر سازمان ها و موسسات مرتبط برای معرفی اقدامات انجام شده از شیوه های موثر در بخش های انتشارات روابط عمومی هاست. امروزه نسخه الکترونیکی خبرنامه ها از طریق وب سایت سازمان رایج شده است.
7- روزنامه ها و نشریات کثیر الانتشار (وقایع روزانه و روند آنها): نویسندگان روابط عمومی باید حداقل یک مجله هفتگی، یک مجله محلی روزانه و یک مجله روزانه با تیراژ سراسری را مطالعه کنند. برنامه های مشترک درصد او سیما نیز عموماً منابع خوبی برای گرفتن اطلاعات درباره وقایع روزانه و تحلیل خبرها است.
8- بروشور: بروشور به معنای جزوه و دفترچه ای است که توضیحات جامع و کاملی را در مورد یک موضوع یا فرآیند ارائه می کند. این توضیحات معمولاً با مجموعه ای از تصاویر همراه می شود. بروشور غالباً دارای جلد، رو و پشت و فاقد فضای قابل توجه در عطف است و به صورت های گوناگون صحافی ارائه می شود. ویژگی منحصر به فرد بروشور که در کمترین محصول گرافیکی به چشم می آید قابلیت تغییر ابعاد در هنگام استفاده و ارائه است. به این معنی که هنگام ارائه یک بروشور این امکان وجود دارد که ابعاد آن 2×10 سانتی متر باشد ولی در هنگام استفاده ممکن است ابعاد این محصول به 60×20 سانتی متر افزایش یاید. از سوی دیگر بروشور معمولاً توسط عامل توزیع به مخاطب ارائه می شود. از آنجایی که بروشور در حکم یک نقشه راهنما در ارتباط با موضوع مورد توزیع است دقت مخاطب نسبت به مطالب منعکس شده در آن نیز بیشتر خواهد بود. قطع متداول بروشور حداقل در ایران بطور معمول A4 یا A5 است.
انواع بروشور: بروشور عمدتاً به یکی از اشکال زیر طراحی و ارائه می شود.
الف-) بروشورهای لتی:به هر برگ بروشور که به برگ دیگر اتصال دارد، یک لت گفته می شود.
ب ) بروشورهای فرمی
ج ) بروشورهای اسلیپ کیس Sleep Case
- بروشورهای لتی بروشورهایی هستند که صفحات آنها بر روی هم تا می خورند و در نهایت بروشور به صورت مجموعه صفحات تا شده روی جلد، پشت جلد و صفحات داخل در اختیار مخاطب قرار می گیرد. ویژگی اصلی این بروشورها این است که نیازی به دوخت صفحات به یکدیگر ندارند و صحافی آنها با خطوط تاخور انجام می پذیرد. نحوه تا خوردن صفحات بر روی هم ممکن است به صورت رو به پشت باشد که در این صورت بروشور آکاردئونی گفته می شود. حالت دوم تا خوردن به این صورت است که یک صفحه بر روی صفحه کنار خود تا شده سپس دو صفحه بر روی صفحه کناری تا می شود. و این حرکت در همان جهت تا خور اول ادامه پیدا می کند. این بروشورهای لتی را می توان دربی یا تودلی نیز می گویند. در حالت آکاردئونی پهنای لت معمولاً هم اندازه تعیین می شود. ولی در حالت توده ای معمولاً لت هائی که بر روی لت دیگر تا می شوند در پهنا کمی کوچکتر تعریف می شوند این امر به دلیل جلوگیری از قوس برداشتن و به اصطلاح شکم کردن بروشور به هنگام تا خوردن و بسته شدن است.
- بروشورهای فرمی حالت چیدمان صفحات مانند نشریه یا کتاب است. به عبارت دیگر تفاوت عمده بروشورهای فرمی و بروشورهای لتی در این است که در بروشورهای فرمی، صفحات در قسمت عطف به یکدیگر متصل هستند و دیدن تمام صفحات کنار یکدیگر امکان پذیر نیست. در حالی که در بروشورهای لتی شما غالباً امکان دیدن نیمی از بروشور را در یک دید خواهید داشت.
- بروشورهای اسلیپ کیس: بروشورهایی هستند که جلوی آنها به صورت یک فولدر یا پوشه ساخته و صفحات داخل آنها به صورت مجزا و جدا از یکدیگر تهیه می شوند. سپس این صفحات در داخل جلد یا همان فولدر قرار می گیرند. غالباً جنس بروشورهای اسلیپ کیس نسبت به صفحات داخل ضخامت بیشتری دارد. همچنین به دلیل عدم اتصال صفحات متن و جلد در صورتی که نیاز به جایگزین کردن متن جدید باشد این امر به راحتی امکان پذیر خواهد بود.
9- کاتالوگ: محصولی است که از بسیاری جهات دارای تشابهات قابل توجه با بروشور است. ولی عمده تفاوت آن با بروشور نه در جنسیت، تعداد صفحات و یا نحوه ارائه آن، بلکه در چگونگی معرفی موضوع است. کاتالوگ موضوع را به صورت فهرست وار معرفی می کند. در حالی که بروشور به طور مفصل و دقیق به معرفی موضوع می پردازد. این تفاوت کلیدی می تواند تعیین کننده تفاوت کاربرد کاتالوگ نیز باشد. کاتالوگ در بیشترمواقع حجم کمتری از لحاظ تعداد صفحات خواهد داشت و امکان معرفی تعداد محصولات یا خدمات در آن محدوده گسترده تری را به نسبت بروشور در بر می گیرد.
10- کتابچه: زمانی که حجم مطالب ارائه شده که باید در شکل انواع رسانه ها منتشر گردد، زیاد باشد و نتواند از سایر رسانه های نوشتاری استفاده شود، کتاب، کتابچه به کار می آید. در این صورت مطالب را به صورت کتابچه یا جزوه تهیه می کنند. موضوعات کتابچه و جزوه می تواند برخی از موارد ذیل باشد: دستورالعمل ها، گزارش عملکردها، بازخورد / Feed back، پروپوزال ها، نتایج مطالعات تحقیقی، مطالعات تئوری عملی، طرح جامع و برنامه تفصیلی واحدها، طرح ها و برنامه های عملیاتی، اجرایی و آموزشی، راهکارها، توصیه ها و مقالات
11- کتاب: یک اثر نوشتاری است که بر روی کاغذ نوشته شده و دارای جلد باشد و به طریقی صحافی شده است.
محاسن:
1. کتاب، رسانه ای است که هر جا یادگیرنده مایل باشد، قابل استفاده است.
2. مخاطب هر چقدر وقت داشته باشد می تواند به مطالعه کتاب بپردازد.
3. مخاطب می تواند تا هر جای کتاب که توانست مطالعه کند و بقیه آن را برای وقت دیگری بگذارد.
4. مخاطب می تواند روی مطالب مورد نیاز وقت بگذارد و مطالبی را که کمتر مهم است به طور گذرا مرور کند.
محدودیت ها: محدودیت کتاب ها در طراحی آنها است. بیشتر کتاب ها به صورت متن نوشته می شوند و در طراحی آنها از تصویر کمتری استفاده می شود.